“مادر خاکستری” نمایشی جذاب و عمیق از سجاد همتی است که در قالبی روانشناسانه و معمایی نوشته شده است. داستان این نمایشنامه حول کشمکشهای درونی شخصیتها و وقایع مرموزی که تجربه میکنند، میچرخد. دیالوگهای پرقدرت، فضای پرتعلیق و موضوع خاص از ویژگیهای برجسته این اثر است.
این کتاب با طراحی جلد شومیز، در قطع رقعی و 50 صفحه منتشر شده و برای علاقهمندان به نمایشنامههایی با داستانهای پرهیجان و تأملبرانگیز مناسب است.
بخشی از این کتاب:
ساره (با صدایی آرام): نمیتونم دقیقاً زمانشو بفهمم… چند نفر اینجا بودن…
سه یا چهار نفر… داشتن باهم صحبت میکردن…
مسعود: عزیزم اینا به ما ربطی نداره. بدو فقط…
ساره: اول فقط حرف میزدند و میخندیدند… چهره یکیشونو میبینم… مرده
موهاش کمه…
مسعود: بدو عزیزم، الان میاد یارو.
ساره: صورتش رو کامل تیغزده … یه هلال ماه میبینم! تصویرها قاطی شد …
مسعود: ساره اگر هم یکی، یکی رو کشته باشه به ما ربطی نداره. . .
ساره ناگهان روی زمین میافتد و از ترس چشمانش را باز میکند و نفس نفس میزند…
دیدگاهها9